چهار مؤلفه در تربیت دینی فرزندان

0
56
چهار مؤلفه در تربیت دینی فرزندان

اولین نهاد مؤثر در درونی‌کردن هنجارهای اجتماعی، خانواده است و در این فضا خانواده‌ها در تربیت دینی فرزندان چهار مؤلفۀ تصویر، تشویق، تقلید و تحقیق را باید در نظر بگیرند.

به گزارش بین تاک، کارشناسان تربیتی معتقدند مرحلۀ اول مواجهۀ یک فرد با ارزش‌های جامعه در همان بستر خانواده شکل می‌گیرد و اولین نهاد مؤثر در درونی‌کردن هنجارهای اجتماعی، خانواده است. در این فضا خانواده‌ها در تربیت دینی فرزندان چهار مؤلفه دارند: تصویر، تشویق، تقلید و تحقیق. معمولاً از تولد تا هفت‌سالگی سن تصویرسازی ذهنی و شرطی‌کردن مثبت ذهن نسبت به اموری است که خصوصاً ممکن است بار دینی داشته باشد؛ یعنی ممکن است که تصویر مثبت از آدم‌هایی داشته باشد که داعیه‌دار مباحث دینی هستند؛ مثلاً در ذهن خود از خانم‌های محجّبۀ فامیل تصویرسازی می‌کند که چقدر آدم‌های مهربان و بااخلاق و شادی هستند.

متأسفانه ما می‌بینیم که بسیاری اوقات آن تصویر اولیه از انسان‌هایی که خیلی از مسائل را رعایت می‌کنند، در خیلی از خانواده‌ها دیده نمی‌شود. این مشکل اولی است که پدید می‌آید. لذا از تولد تا هفت‌سالگی اوج تصویرسازی در ذهن است.

یک آفرین‌گفتن به فرزند معجزه می‌کند

مرحلۀ بعد تشویق است که منظور ایجاد شوق و حس خوب درونی است. معمولاً از سنین هفت تا چهارده‌سالگی که اوایل سن بلوغ است را شامل می‌شود. آنچه در اینجا به‌معنای تشویق در نظر گرفته می‌شود، بحث مقبولیت و محبوبیت است؛ یعنی شخصی که آن بچه، او را دوست دارد، اعمال و کارهایش را موردتشویق و تعریف قرار دهد. لذا ایجاد شوق و یک حس مطلوب با یک آفرین‌گفتن به فرد معجزه می‌کند. مقبولیت و محبوبیت معمولاً حرف اول را می‌زند.

مرحلۀ بعد بحث تقلید است که معمولاً دورۀ نوجوانی تا جوانی و سنین چهارده تا بیست‌و‌یک‌سالگی را شامل می‌شود. در این دوره تأثیرپذیری شدید از محیط شکل می‌گیرد و فرد هم‌شکل با اطرافیان خود می‌شود؛ مثلاً بچه‌هایی که دارای اطرافیان بدحجاب هستند، قطعاً نگاه کم‌رنگی به مقولۀ حجاب دارند؛ چون اطرافیان بالاترین تأثیر را در این دوره در انسان می‌گذارند؛ خصوصاً گروه همسالان.

مرحلۀ آخر هم که بهترین مرحله است، مرحلۀ تحقیق است که سن جوانی و سنین بیست ‌و دو تا چهل‌سالگی را شامل می‌شود. چرا حجاب، چرا نماز، چرا خدا، چرا حیا و هزاران موضوع دیگر در این دوره موردتوجه و پرسش قرار می‌گیرند. یک پدر و مادر زرنگ و مدبّر از همان دوران تصویر و تشویق و تقلید، این مسألۀ تحقیق را به بچه تزریق می‌کنند؛ یعنی باید بیایند و تصویر درستی از انسان‌های محجّبه و باحیا و دین‌دار را برای بچه ارائه کنند، تشویق خوبی در موقعیت‌های مناسب انجام دهند، تقلید و محیط‌سازی خوبی برای او در مقام زمینه‌سازی انجام دهند و در آخر هم قدرت تحقیق‌کردن را به او یاد دهند.

تربیت مقدّم بر مهارت است

در مرحلۀ تحقیق دو بحث وجود دارد که از هم تفکیک می‌شوند و عبارت‌اند از: تربیت و مهارت. تربیت عبارت است از زمینه‌سازی پرورش استعدادهای درونی؛ یعنی پررنگ‌کردن هرچیزی که فطری و ذاتی باشد و خداوند داده باشد، عمل تربیت است. مهارت هم عبارت است از آموزه‌هایی که انسان بتواند بر اساس نیاز کسب کند. متأسفانه خانواده‌ها بیشتر درگیر مهارت هستند تا تربیت. اما تربیت همیشه مقدّم بر مهارت است.

به‌عنوان مثال خدا یک امر درونی و فطری است و انسانِ خداجو نیز حقیقت‌جو است. قطعاً پررنگ‌کردن مفهوم خدا و برجسته‌کردن این باور، عمل تربیت دینی فرزندان است. اما نماز یک مهارت است و اگر خانواده مرحلۀ اول را به‌خوبی در فرزند نهادینه کند، فرزند مهارت نماز را هم به‌خوبی فراگرفته و انجام خواهد داد. لذا عملی که پایۀ تربیتی نداشته باشد، ثبات ندارد و ماندگار نیست.

حجاب یک مهارت است

مثال دیگر درمورد حیا است. تک‌تک انسان‌ها نسبت به حیا یک حس مطلوب دارند. حجاب اما مهارت است و خانواده‌ها آن‌قدر که درگیر حجاب هستند، به حیا توجهی ندارند. شما حیا را در فرد تقویت کنید، حجاب هم خودش به‌سوی او خواهد آمد. تربیت بر مهارت مقدّم است و آن‌قدری که حیا مهم است، خود حجاب مهم نبوده است. لذا اگر حیا جدی گرفته شود، حجاب هم خودش خواهد آمد.

مشکل اساسی ما این است که بسیاری از خانواده‌ها حیا را که امری درونی است، پررنگ نمی‌کنند؛ مثلاً پدری که به‌راحتی جلوی فرزند خود لباس عوض می‌کند یا دختری که مقابل پدرش هر پوششی دارد. در اینجا بحث، بحث حجاب نیست چون ما در مقابل پدر بحث محرم و نامحرم نداریم. در اینجا صحبت از حیا است که منظور حریم‌هایی است که هر انسان می‌تواند آن‌ها را داشته باشد و کاملاً فطری است.

انتهای پیام/

نظر شما

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید